داستان اصلی فیلم برپایه یکسری نظریات فلسفی سنگین بنا شده.آیا واقعا دنیای ما یک شبیه سازیه؟تا حالا فکر کردین که پشت یه تلوزیون نشستین و دارین فقط صحنه هایی از زندگی رو میبینین؟نبرد بین انسان و هوش مصنوعی در سال 1999 برای همیشه به مرحله ای میرسه که انسان ها برای نابودی ماشین ها, آسمون رو تاریک میکنن تا نور که منبع اصلی انرژی ماشین هاست نابود بشه ولی در عوض ماشین ها از بدن انسان ها که الکتریسیته تولید میکنه برای تامین انرژی مورد نیازشون استفاده میکنن و بدین ترتیب کشتزار هایی از انسان های مصنوعی که جسمشون داخل دستکاه هایی هست تا الکتریسیته بدنشونو بگیره ساخته میشن و برای اینکه این آدما حس کنن که زندن, به یک شبیه سازی کامپیوتری وصل میشن و و این میشه زندگی انسان ها در این دنیا, دنیای ماتریکس! منجی اصلی بنام نئو یک برنامه نویس هست.در آخر قسمت دوم فیلم به وضوح معلوم میشه که منجی فقط یک نقص سیستم بوده که بطور کاملا تصادفی کد هاش عوض شدن و تنها کسی شده که میتونه ماتریکس کنونی رو نابود کنه و نژاد جدیدی بسازه.
چند تا از سخنان انگیزشی فیلم بنظرم جالب اومد! خیلی خوبن:
وقتی مورفیوس و نئو داخل برنامه تمرینی دارن میجنگن,نئو ضعیف عمل میکنه و مورفیوس بهش میگه "فک میکنی من بهتر میجنگم چون قویترم و بیشتر بلدم؟" .منظورش این بود که همون برنامه گ فو آپلود شده تو مغز نئو با مورفیوس یکیه و این ذهن هست که محدودیت رو در دنیای کامپیوتری ساخته.
اوراکل:هر آغازی پایانی داره.
نئو:انتخاب, همه چیز انتخابه
مورفیوس:فک نکن که هستی,بدون که هستی!
فیلم limitless 2011 یک آرمان مشترک انسانی رو مطرح میکنه که ریشه در وجود بینهایت طلب همه ما داره.بیشتر.بیشتر و بهتر بودن!بهترین شدن یک شبه!کاری به اون همه کلیپ ها و فیلم ها و سخنرانی هایی که شب و روز میشنویم و همیشه بودن ندارم ولی اینکه یه بخش خیلی بزرگی از عملکرد بدن وابسته به مواد شیمیایی هست برکسی پوشیده نیست و مغز هم از این قاعده مستثنی نیست.نوروترنسمیتر هایی مثل دوپامین و سروتونین و نوراپی نفرین و. وظیفه کنترل عواطف ما و میزان عملکردمون در زندگی روزانه رو دارن.داروهایی مثل آمفتامین ها که سابقه طولانی در استفاده برای ارتقا دارن همیشه بدلیل افزایش کارایی جذاب بودن ولی آیا واقعا قرص nzt وجود داره؟در حال حاضر اعتقاد بر اینه که دارویی مثل مودافینیل که ابتدا برای کسایی که شیفت کاریشون عوض شده و از مشکل خواب آلودی رنج میبردن تولید شده,میتونه یه ورژن واقعی از اون رویا باشه.داروهای دیگه ای مثل پیراستام که سابقش تقریبا نیم قرنه و خانواده اون که کم کم هی تو آزمایشگاها ساخته شدن هم همیشه در این صحنه مطرحن.ولی شاید باورتون نشه که کافئین همیشه یکی از پرقدرت ترین محرک ها بوده و هست و در لیست ها همیشه اون قسمت های بالای جدول رنکینگ رو داره.
یه دید دیگه که جدا از داروهای شیمیاییه , دیدگاه ارتقای بشر با ادوات الکترونیکیه.همون کاشت تراشه و . .یه نورون سرعتش 200 هرتزه ولی یه ترانزیستور سرعتش 2 گیگا هرتز یعنی چیرزی در حدود یک میلیون برابر سریعتر هست.پردازشی که با نورون یک میلیون ثانیه(تقریریبا277 ساعت)طول میکشه رو میشه با یه پردازنده در یک ثانیه انجام داد.خیلی وسوسه برانگیزه.یک تکانگی بوجود میاد.کسی که چنین قدرتی رو داشته باشه یه سوپرمن میشه!ولی مثل همیشه اولویت اول افراد بیمار هستن.اینکه یه نابینا بتونه ببینه برای علم خیلی مهمتر از اینه که یکی سریعتر فکر کنه چون اون مقدم تر از اینه.
با سلام خدمت هرکسی که الان داره این متن رو میخونه.هدف من از ایجاد این وبلاگ ارائه یک سری مطالبه که از پنجره زندگیم میبینم.مطالب گوناگون شامل خلاصه رمان ها, فیلم ها ,علومی مثل روانشناسی و فلسفه هست.باید برای اسم و عنوان وبلاگ دلیلم رو بگم.نورون های آینه ای یکسری از نورون های موجود در مغز ما هستن که میتونن بدون اینکه یه اتفاقی برامون بیفتن تحریک بشن و این یعنی ما میتونیم با دیدن یه فیلم و یا خوندن یه رمان یا داستان عملا تجربه کسب کنیم طوریکه انگار اون داستان و فیلم رو زندگی کردیم.یه نوع فرآیند برای یادگیری بیشتر انسان و حتی دفاع از خود!
در مورد آدرس وبلاگ هم باید بگم که بزرگترین تحقیقی که روی هوش و نوابغ تا به این زمان انجام شده توسط تیم تحقیقاتی روانشناسای آمریکایی در اوایل قرن بیستم بود که در راسشون لویس ترمان بود.اونا اومدن و یکسری دانش آموز رو از همون ابتدای خردسالیشون انتخاب کردن و طی چندین سال تونستن یکسری دانش آموز واقعا نابغه رو از بقیه جدا کنن و تقریبا تا آخر عمرشون اونا رو زیر نظر داشته باشن.نتایج تحقیقات روی این جمع از دانش آموزان که نبوغ اونا ثابت شده بود, تحت چند جلد کتاب با عنوان genetic study of genius ثبت شد و به این گروه لقب termites یا همون ترمیتی ها رو دادن.اینم از اسم وبلاگ.
خیلی دوس دارم در مورد مباحثی که بهشون علاقه مندم حرف یزنم.خودم مهندسی برق میخونم نه روانشناسی!ولی خیلی از این مباحث خوشم میاد.من سعی میکنم چیز هایی رو که به نظرم جالب میان رو تو این وبلاگ به اشتراک بزارم.
درباره این سایت